مهسان نبی پور

بدون عنوان

سلام مامانی .عزیزم امروز خیلی خسته بودی واسه اینکه شب قبل اصلا نه خودت نه من وبابا رو نذاشتی بخوابیم آخه دل درد داشته چقد گریه کردی .تا اینکه آخر ساعت۴۵/۵ خوابیدی تا ساعت ۲ بعدازظهر.بزور تو دهنت شیر میذاشتم .با اینکه خیلی خسته شده بودم ولی باید بدونی مامانی عاشقته . ...
11 بهمن 1389