مهسان نبی پور

شروعی دوباره

1391/4/22 9:16
نویسنده : مامان
1,353 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دختر نازم

عزیزم  چند ماهی هست وقت نکردم بیام وبلاگت مطلب جدید بزارم واسه اینکه سر مامانت واقعا شلوغه

دخترم تو این چند ماه خیلی دختر خوبی شده فقط مامانم خییییییییییلی کنجکاویتعجب قلب

کارای روزانه ات اینه که صبحها میری پیشه خاله منیزه (خاله مامان) که خیلی دوست داره الانم تقریبا یک سالی هست که پیشه اونی بعدازظهرام وقتی مامان میره دفتر یا پیشه مادرجونی یا خاله هات عاشق پسرخالت محمدم هستی .وقتی از خونه محمدم که میایم خونه یکریز اسم محمد تو دهنته به قول شما ممت.ماچ

حدود یک ماه پیش بر اثر یک اتفاق پای کوچولت خراش برداشت که مجبور شدیم ببریمت پاتو بخیه بزنیم هنوزم لکش هست مامانم ناراحته که لکش بمونه( مامان جان شما دختری ولی اخلاقتو شیطونیات مثل پسراس)

ولی مامان با این شیطونیات عاشفته ولیییییییییییییی شما عاشقه باباتیگریهصبحها بایه مکافاتی از بابات جدا ت میکنم

دو تاعکس که فعلا دارم واست میزارم

این عکسم واسه زمانی که پای دخترم بو شده بود

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

جواد
16 مرداد 91 7:55
سلام اول ازهمه بگم خدا دخترخيلي خشكل وماه به شماداده خداروشكركنيد،بعدوبلاگتون محشره بخداخيلي زيباست من گريم اومدازپس شمامادرين واحساسات يك مادرروبراي ديگران به طورمستقيم تعريف كردين،براتون دعاميكنم هميشه سرافرازباشيدوبراي دخترتون دعاي خيرميكنم،جواد22ساله ازاهواز.تقديم به همه مادران زمين